اوج تنهایی مهدی فاطمه
در اوج تنهایی...
سالها می گذرد ولی غمها و هر روز مصائب جدیدی بر قلب مهربانش سنگینی می کند . عزیز زهرا(س) که چشمهایش به در مانده تا ما از سفر گناه باز آییم و نگوییم او غائب است که ما به سفر غفلت رفتگان از او غائبیم و از او بی خبر . همه هزلر و صد و اندی سال از شروع غیبتش در یک طرف و زمان ما یک طرف ، مصیبتی جدید بر او دارد و غمهایش را دو چندان ساخته . او دها و صدها سال سال تنهای تنها زیست ولی زندگی او در زمان ماتنها ترین تنهایی را برای او رقم زده است. او در اوج تنها یی به سر می برد. آیاشهدای گرانقدر به ما نیاموختند زندگی یعنی فدا کردن جان و مال برای امام زمان(عج). زمان ما اوج تنهایی آن حضرت است چرا که با پیروزی انقلاب بر سر کلاس آن حضرت نشسته ایم و نمرات خوب و ممتاز شهیدان را دیده ایم ولی پس از آنان سر گرم کارهای خود شده ایم و گمان کرده ایم معلم عزیزمان در کلاس حاضر نیست ، گفته ایم او غائب است و این را بهانه ای برای بازیهای کودکانه خود در کلاس قرار داده ایم . پس زمان ما که در این گوشه مدرسه بزرگ کره زمین ،یعنی ایران کلاسی شکل گرفت و معلم بزرگمان حضرت بقیه الله با دست عنایتش درسهایی را بر تخته سیاه درج نمود اوج تنهایی آن حضرت است . ولی با این همه لطف و عنایت و اینکه آن حضرت ما شیعیان را لایق برپایی این کلاس دانسته اند دیگر غفلت از آن حضرت چرا؟چرا هنوز پس از حدود 22 سال از برپایی این کلاس جوانان و مردان و زنان ما از آن حضرت غافلند و او را در زندگی خود دخیل نمی دانند و گمان می کنند هنوز خیلی مانده امام ظهور فرمایند . چرا تدریجا" از گردش نور سست شده و خورشید را فراموش نموده ایم.